{سیاه سفید قلبم}
_بابایی بابا جونم
=جونم بابا
_میشه با ماشینه تو برم دانشگاه اخه دیرم شده
=باشه برو فقط سالم میخام ازت ها
_چشمم
بوسی روی لپش کردم و سمت دانشگاه با ماشینه بابا حرکت کردم
وقتی رسیدم مائده و کیانا داشتن باهم حرف مائده پشتش بهم بود و کیانا روبه روش بود اروم اروم سمته مائده حرکت کردمو به کیانا اشاره کردم هیچی نگه بهش که رسیدم دستامو رو چشماش گذاشتم دستشو رو دستم گذاشت و لمس کرد
=کیستی نکنه سپیده تو اییی
دستامو از روی چشماش برداشتم و لب زدم
_بعله عشقت
پارت جدید ♡♡
=جونم بابا
_میشه با ماشینه تو برم دانشگاه اخه دیرم شده
=باشه برو فقط سالم میخام ازت ها
_چشمم
بوسی روی لپش کردم و سمت دانشگاه با ماشینه بابا حرکت کردم
وقتی رسیدم مائده و کیانا داشتن باهم حرف مائده پشتش بهم بود و کیانا روبه روش بود اروم اروم سمته مائده حرکت کردمو به کیانا اشاره کردم هیچی نگه بهش که رسیدم دستامو رو چشماش گذاشتم دستشو رو دستم گذاشت و لمس کرد
=کیستی نکنه سپیده تو اییی
دستامو از روی چشماش برداشتم و لب زدم
_بعله عشقت
پارت جدید ♡♡
۳.۴k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.